ازدواج دختر در غیاب پدر ـ به بیان وکیل خانواده در مورد غیبت پدر
آیا دختر بدون حضور پدر می تواند ازدواج کند؟
از آنجا که دخالت در ازدواج دختری که به سن بلوغ رسیده و به دیگر سخن ولایت بر او در ازدواج امری برخلاف اصل است، قانون گذار به تبعیت از فقه امامیه حدودی برای آن قایل شده است:
اولا فقط پدر و جد پدری دارای چنین اختیاری هستند و موافقت یکی از آنان برای ازدواج کافی است . اگر پدر یا جد پدری دختر به علتی محجور و تحت قیومیت باشد اجازه شخص دیگری مانند قیم او لازم نخواهد بود ، زیرا ولایت پدر و جد پدری در نکاح باکره رشیده یک قاعده استثنایی و مختص به انان است و نمی توان آن را به اشخاص دیگر تعمیم داد. به همین دلیل اگر پدر و جد پپدری فوت کرده باشند ،دختر مکلف به اجازه از شخص دیگری نیست (ملاک ماده ۱۰۴۴ق.م)
حتی در صورتی که پدر و جد پدری غایب باشند ، به نحوی که تحصیل اجازه امکان نداشته یا موجب مشقت شدید باشد ،با توجه به عقیده فقهای امامیه و ماده ۱۰۴۴ قانون مدنی ،دختر حق دارد آزادانه ازدواج کند .
ثانیا اجازه پدر و جد پدری فقط در مورد ازدواج دختری لازم است که باکره باشد بنابراین دختری که یکبار ازدواج کرده و بکارت او زایل شده است برای ازدواج بعدی نیاز به اجازه پدر و یا جد پدری ندارد.هم چنین اگر بکارت دختر بدون ازدواج یا در اثر ازدواج باطل با عمل جنسی از بین رفته باشد می تواند بدون اجازه پدر و جد پدری ازدواج کند .ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی مبتنی بر فقه امامیه است که بر طیبق آن دختر باکره رشیده باید با اجازه پدر یا جد پدری خود ازدواج کند و اگر باکره نباشد نیازی به این اجازه ندارد.
به موجب رای وحدت رویه ی هیات عمومی دیوان عالی کشور ردیف ۶۲ مورخ ۶۳/۳/۲۹ دخول و ازاله بکارت چه مشروع باشد چه نامشروع موجب سقوط ولایت پدر است و مشروعیت دخول قبل از عقد شرط سقوط ولایت پدر نیست .
ثالثا ، در صورتی که پدر یا جد پدری از اختیار خود سو استفاده کند و بدون علت موجه از دادن اجازه خودداری کند ، دختر می تواند بدون تحصیل اجازه او باتشریفات مقرر در ماده ۱۰۴۳ ازدواج کند ،یعنی می تواند به دادگاه مراجعه و با معرفی کامل مردی که می خواهد به او شوهر کند و شرایط نکاح و مهر مقرر بین آنان و پس از اخذ اجازه از دادگاه به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
بنابراین هرگاه پدر یا جد پدری بی جهت با ازدواج دختر مخالفت ککند یا به علت تنفر شخصی از مرد دلخواه دختر ، یا به علت اینکه مرد خانه یا اتومبیل یا دانشنامه لیسانس یا دکتری ندارد ، اجازه ازدواج به دختر ندهد ، علت مخالفت او غیر موجه است و شرط اجازه او ساقط می شود . لیکن اگر مخالفت پدر یا جد پدری به علت فساد و بی بند و باری یا بیکاری یا اعتیاد مرد به قمار یا مشروبات الکلی و امثال آن باشد ، این گونه علتها را باید موجه تلقی کرد .فقهای امامیه به اجماع گفته اند: اگر ولی ، دختر را از ازدواج با کفو ، با تمایل دختر به ازدواج ،عضل یعنی منع کند، ولایت او ساقط خواهد شد و دختر در نکاح استقلال خواهد داشت.
نویسنده وکیل اکبر فتح اللهی ـ وکیل پایه یک دادگستری جنوب تهران
یادداشت نویس روزنامه ابتکار
دعوت شده به تلویزیون شبکه ۲ سیما – برنامه عصر خانواده
دعوت شده به رادیو ایران – برنامه خانه و خانواده
عضو کمیسیون وکالتهای تسخیری کانون وکلا مرکز -دوره ۳۰