فریب در ازدواج چیست ودر قانون چه مجازاتی دارد ؟

 

​فریب در ازدواج ازنگاه وکیل : معمولا وقتی سخن از ازدواج به میان می‌آید صداقت، عشق، دوستی، زیبایی، فداکاری، همراهی و همکاری و تعداد بسیاری کلمات و لغات مثبت و زیبا تداعی می‌شود. البته برخی تعبیرها و مفاهیم ناخوشایند هم گاهی به ذهن می‌آید مثل چشم‌وهم‌چشمی، حسادت، مهریه سنگین، دخالت عمو و عمه و دایی و خاله و مانند اینها! اما مطمئنا شنیدن اوصاف مجرمانه درخصوص ازدواج شگفت‌انگیز و استثنایی است ولی متاسفانه واقعیت دارد.

در روزنامه‌ها اخباری از این‌گونه که مردی خانم‌ها را با وعده ازدواج و ادعای این‌که دکتر، جراح، خلبان، وکیل و … است، ​فریب در ازدواج می‌داد و اموال و طلاهای‌شان را می‌گرفت و ناپدید می‌شد، کم نیست. معمولا عکس قضیه یعنی حالتی که خانمی مردان را این‌گونه ​​فریب در ازدواج دهد یا نیست یا بسیار کم است. البته حالاتی که خانم شوهردار خود را مجرد معرفی کرده، وجود دارد اما نه‌چندان زیاد. اینها را گفتم تا به این نتیجه برسم که افراد بشر را به راحتی نمی‌توان شناخت، به‌ویژه وقتی پای ازدواج و زندگی مشترک در میانن باشد باید خانم‌ها و دختران با تأمل و دورنگری کامل اقدام کنند. همین‌طور آقایان و پسرها. این‌که عقلا اصرار می‌کنند دخترخانم‌ها به جای مهریه سنگین حتما وکالت جداگانه رسمی (محضری) در طلاق بگیرند و ضمن عقد، حق کار، تحصیل، سفر خارج از کشور و انتخاب مسکن را برای خود بخواهند، به همین علت است.

​فریب در ازدواج

مردان به‌طور معمول در طلاق دادن همسران‌شان دچار مشکل زیادی نیستند. اگر از نظر مالی دست‌شان باز باشد با اندک تلاشی می‌توانند همسرشان را طلاق بدهند. اما خانم‌ها اگر شوهر ناباب دربیاید به این آسانی‌ها نمی‌توانند طلاق بگیرند. در این حالت آن وکالت جداگانه رسمی (نه وکالت که در عقدنامه قید می‌شود) به دادشان خواهد رسید. همین‌طور اگر توصیه می‌شود دختر و پسر تحت نظر والدین چند ماهی رفت‌وآمد و نشست و برخاست داشته باشند، به این خاطر است که فضایل و رذایل شان آشکار شود، چون به‌طور معمول در جلسه خواستگاری یا از طریق معرف‌ها نمی‌توان کسی را شناخت، چه برسد به وقتی که آشنایی در کوچه و بازار و مهمانی و مانند اینها ایجاد شده باشد.

مجازات فریب در ازدواج در قانون مجازات اسلامی 

فریب در ازدواج طبق ماده ٦٤٧ قانون مجازات اسلامی «چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن ​فریب در ازدواج دهد و عقد برمبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از ٦ ماه تا دو‌سال محکوم می‌شود». بنابراین اگر کسی که به اصطلاح «دیپلم ردی» دارد در موقع عقد، خود را مهندس یا دکتر معرفی کند یا کارمند دولت مدعی شود که کارخانه‌دار است یا فردی که در دکانی به عنوان شاگردد مشغول به کار است، در عقدنامه شغل خود را مدیرکل فلان وزارتخانه معرفی کند (ولو این‌که صرفا در عقدنامه کارمند دولت نوشته شود) بازهم جرم محقق است.یا خانمی که شوهر داشته و عروسی هم کرده خود را دوشیزه قلمداد و این امر را در عقدنامه منعکس کند. همه اینها و امثال آن جرم است و مجازات حبس دارد. ازدواج قبلی این دختر خانم در شناسنامه درج شده است. شناسنامه گم می‌شود و دختر خانم شناسنامه المثنی می‌گیرد. طبق قسمت آخر ماده ٣٣ قانون ثبت‌احوال، در صورتی که اداره ثبت‌احوال احراز کند که این دختر خانم به اصطلاح «غیرمدخوله» است، یعنی عروسی نکرده، ازدواج و طلاق اول او در شناسنامه المثنی نوشته نمی‌شود. این «احراز» باا ارائه رأی دادگاهی که حکم طلاق را داده و در متن حکم به غیرمدخوله بودن زوجه مطلقه اشاره کرده است، صورت می‌گیرد.

حال ممکن است‌ این سوال پیش بیاید که اگر این دختر خانم دوباره ازدواج کند و به شوهرش نگفته باشد که ازدواج قبلی، ولو بدون رابطه جنسی، داشته و در موقع عقد خود را باکره و ازدواج نکرده معرفی و سردفتر ازدواج اینها را در عقدنامه منعکس کند، که باکره بودن درست اما «ازدواج نکرده بودن» دروغ است، آیا جرم موضوع ماده ٦٤٧ قانون مجازات اسلامی را مرتکب شده است؟ پاسخ مثبت است. گفته می‌شود افشای ازدواج قبلی باعث سرافکندگی دختر و خانواده‌اش نزد خویشان داماد خواهد شد. پاسخ این است که موضوع باید به داماد و خانواده‌اش گفته و در عقدنامه هم نوشته شود. اما ممکن است در موقع اجرای صیغه عقد، که معمولا به‌طور نمایشی اجرا می‌شود چون قبلا جاری و نوشته و ثبت شده، این مطلب اصلا خوانده نشود.

​فریب در ازدواج

​فریب در ازدواج : دختران باید توجه کنند اگر چنین نقطه ضعفی در مقابل شوهرشان و خانواده او داشته باشند (یعنی حقیقت را کتمان کرده باشند) تا آخر عمر با ترس و تردید زندگی خواهند کرد. همیشه گفته‌اند جنگ اول بهتر از صلح آخر است. نکته گفتنی دیگر این‌که خانواده‌ها باید بدانند آن چیزی که صیغه محرمیت نامیده می‌شود و معمولا برای این‌که دختر و پسر در معاشرت‌های قبل از ازدواج امکان رفت‌وآمد آزادانه داشته باشند، بین آنها جاری می‌شود،چیزی جز نکاح و ازدواج نیست. بعد از اجرای این صیغه اگر طرفینن رابطه جنسی برقرار کنند و احیانا بچه‌دار بشوند، کاری نمی‌شود کرد و البته در این میان بازنده دختر است، زیرا همه از مشکلات خانم‌های مطلقه در جامعه خودمان و بسیاری از جوامع دیگر، آگاه هستیم.

راه چاره شاید اکتفای طرفین به نامزدی و رفت‌وآمد تحت نظر خانواده‌ها، البته با مدت کافی، باشد تا یکدیگر را خوب بشناسند. آخر این‌که اگر دو نفر قصد ازدواج دارند باید مطلقا با هم صادق باشند و حتی امکانات مالی و مزایای اجتماعی و خانوادگی خود را کمتر از آنچه واقعا هست ابراز کنند و به طریق اولی در مورد تحصیلات و شغل و موقعیت اجتماعی خود هرگز نباید دروغ بگویند یا غلو کنند و همواره ماده ٦٤٧ قانون مجازات اسلامی را به‌خاطر داشته باشند.

نمونه رای در خصوص فریب در ازدواج صادره از دادگاه 

✅چکیده:
صرف ازدواج سابق بدون اینکه بکارت و صفت کمال زوجه زایل شده باشد، از مصادیق تدلیس وفریب در ازدواج و از موجبات فسخ نکاح نیست، ولی از آنجا که در ازدواج اول بین هر پسر و دختری حسب عرف مسلم و متداول در جامعه ایران باکره بودن دختر به عنوان وصف کمال، مقصود پسر بوده و به عنوان یک شرط مبنائی نانوشته محسوب است که عقد نکاح مبنیا ًبر آن واقع می‌شود و درصورتی‌که معلوم شود زوجه به هنگام ازدواج دوشیزه نبوده و فاقد صفت کمال بوده است این امر می‌تواند از مصادیق تدلیس در ازدواج فی‌مابین محسوب گردد.

🔹تاریخ رای نهایی:
۱۳۹۳/۱۲/۰۶
🔹شماره رای نهایی: ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۶۸۰۱۲۲۶

✅رای دیوان

اعتراضات وکیل زوج فرجام‌خواه نسبت به دادنامه شماره ۷۴۴- ۹۳ مورخ ۲۳/۶/۹۳ شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران که در جهت تأیید رأی بدوی انشاء گردیده و بر اساس دادنامه نخستین در خصوص دعوی زوج فرجام‌خواه به خواسته صدور حکم بر فسخ نکاح حکم بر بطلان دعوی ایشان صادر شده مالاً وارد بوده و دادنامه فرجام‌خواسته به علت نقص تحقیقات در خور نقض است زیرا وکیل زوج فرجام‌خواه به شرح دادخواست تقدیمی و توضیحات بعدی در جلسات دادرسی با ادعای اینکه زوجه فرجام‌خوانده قبل از ازدواج با موکلش دارای سابقه ازدواج با فرد دیگری بوده و در موقع ازدواج خود با موکلش این امر را از وی مکتوم داشته و به‌علاوه برخلاف اینکه خود را دوشیزه معرفی نموده باکره نبوده است و در نتیجه در این ازدواج اخیر خود نسبت به موکلش مرتکب تدلیس گردیده لذا مستنداً به ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی تقاضای صدور حکم بر فسخ نکاح را نموده است. محتویات پرونده مبین آن است که با وجود اینکه زوجه فرجام‌خوانده دارای سابقه ازدواج بوده وموجب فریب در ازدواج معهذا در سند ازدواج فی‌مابین متداعیین که رونوشت آن پیوست پرونده بوده اولاً: تصریح گردیده که زوجین فاقد سابقه ازدواج می‌باشند و ثانیاً: زوجه فرجام‌خوانده هم دوشیزه توصیف گردیده است و به‌علاوه زوجه فرجام‌خوانده در مدافعات خود به شرح صورت‌جلسه دادرسی مورخ ۱/۳/۹۳ ضمن اقرار بر ازدواج سابق خود اضافه نموده که یک ماه بعد طلاق گرفتم و فقط عقد کرده‌ایم و عروسی نکرده‌ایم و در زمان عقد با خواهان دختر بوده‌ام و به این ترتیب بر باکره بودن خود در زمان ازدواج با خواهان (فرجام‌خواه) تأکید ورزیده است و چون در ازدواج اول بین هر پسر و دختری حسب عرف مسلّم و متداول در جامعه ایران باکره بودن دختر به عنوان وصف کمال، مقصود پسر بوده و به عنوان یک شرط مبنائی نانوشته محسوب می‌گردد که عقد نکاح مبنیاً بر آن واقع می‌شود لذا زوجه فرجام‌خوانده که در ازدواج با فرجام‌خواه خود را دوشیزه و باکره معرفی نموده قدر مسلم این است که باکره بودن نامبره وصف مقصود فرجام‌خواه در ازدواج با ایشان محسوب بوده و عقد نکاح فی‌مابین آنان بر مبنای این شرط و وصف مقصود منعقد گردیده است و درصورتی‌که معلوم شود زوجه فرجام‌خوانده به هنگام ازدواج با فرجام‌خواه دوشیزه نبوده و فاقد صفت کمال بوده است این امر می‌تواند از مصادیق تدلیس در ازدواج فی‌مابین محسوب گردد هرچند که صرف ازدواج سابق فرجام‌خوانده بدون اینکه بکارت و صفت کمال وی زایل شده باشد ولو اینکه این امر را در ازدواج خود با فرجام‌خواه مکتوم داشته باشد عرفاً از مصادیق تدلیس محسوب نبوده و از موجبات فسخ نکاح نخواهد بود از این‌رو برای روشن شدن قضیه و احراز اینکه آیا زوجه فرجام‌خوانده در ازدواج اخیر خود با فرجام‌خواه کماکان باکره و از وصف کمال برخوردار بوده است یا خیر ضرورت داشته که وضعیت طلاق سابق ایشان که حسب ادعای وکیل فرجام‌خواه در جلسه دادرسی مورخ ۱/۳/۹۳ در دفتر طلاق شماره… به سردفتری آقای م.خ. انجام شده و قطعاً برای اجرای طلاق اخذ مجوز از دادگاه و صدور حکم در خصوص مورد از دادگاه ذی‌صلاح ضرورت قانونی داشته و قطعاً در پرونده قضائی متشکله هم چگونگی روابط زوجه فرجام‌خوانده با شوهر سابقش و اینکه هنوز در دوران عقد بوده یا اینکه عروسی انجام داده‌اند و در این پرونده زوجه خود را مدخوله معرفی نموده یا باکره کاملاً معلوم و منعکس گردیده مورد بررسی قرار گیرد به این نحو که لازم بوده که دادگاه محترم موضوع طلاق فی‌مابین زوجه فرجام‌خوانده و شوهر سابق وی را که شخصی به نام ح.خ. معرفی گردیده از دفتر طلاق ذی‌ربط استعلام و رونوشت طلاق‌نامه را مطالبه و پس از وصول معلومیت اینکه بر اساس حکم صادره از چه دادگاهی صیغه طلاق جاری و به ثبت رسیده پرونده قضائی مربوطه را از دادگاه ذی‌صلاح مطالبه و پس از وصول آن خلاصه مفید آن را در صورت‌مجلس منعکس و تصاویر اوراق ضروری این پرونده خصوصاً صورت‌مجلس مربوط به اظهارات زوجین را استخراج و پیوست پرونده امر نموده و دقیقاً بررسی و معلوم گردد که در این پرونده آیا زوجین اعلام نموده‌اند که در دوران عقد بوده یا با هم عروسی کرده‌اند و آیا زوجه خود را مدخوله معرفی نموده یا باکره و علت و سبب صدور حکم طلاق چه بوده است و پس از انجام تح قیقات مذکور چنانچه دادگاه هر اقدام و تحقیق دیگری را که لازم و در مقدرات دعوی مطروحه مؤثر تشخیص دهد در اجرای ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به انجام آن اقدام و سرانجام بر اساس نتیجه محصله نسبت به صدور رأی مقتضی اقدام نماید بنابراین دادنامه فرجام‌خواسته که بدون توجه به مراتب مرقوم در فوق انشاء گردیده به علت نقص تحقیقات و رسیدگی قابلیت ابرام را نداشته مستنداً به بند ۵ ماده ۳۷۱ و بند الف ماده ۴۰۱ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه مرقوم رسیدگی مجدد به همان دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض ارجاع می‌گردد تا پس از تکمیل تحقیقات در موارد مرقوم در فوق بر اساس نتیجه حاصله رأی مقتضی صادر فرمایند.

با تشکر 

اکبر فتح اللهی نوشهر 

یادداشت نویس روزنامه ابتکار 

وکیل پایه یک دادگستری