موارد فسخ نکاح از جانب مرد

یکی از راهای جدایی زن ومرد در کشور ما علاوه بر طلاق و انواع ان که توسط وکیل پایه ۱ و همچنین وکیل خانواده دنبال می شود فسخ نکاح از جانب مرد است اما تفاوت فسخ نکاح با طلاق چیست و شرایط تحقق ان دقیقا چه می باشد ؟امروز با مشاوره حقوقی خانواده کلیه دسته بندی های فسخ نکاح را روشن نموده وبه یکایک انها می پردازیم .

تعریف فسخ نکاح از منظر قانون 

فسخ نکاح عبارتند از برهم زدن عقد نکاح که به اراده صاحب حق فسخ که یا زن ویا مرد است صورت می گیرد ودر زمره ایقاعات است نه قراردادها برای فسخ نکاح صاحب حق باید اهلیت داشته باشد فلذا برای مجنون ولی یا قیم برای فسخ نکاح اقدام می کند یک وکیل خوب می داند که برهم خوردن عقد ازدواج بدلیل فسخ نکاح بجهت عوامل قانونی مندرج در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی است ودر دادخواست خود به یکی از انها اشاره می کند چراکه در عقد ازدواج به دلیل حفظ نظم عمومی خیار فسخ وجود نداشته وتنها راه فسخ تمسک به دلایل قانونی است .میان فسخ ازدواج وطلاق نکات مشترکی هست که ذیلا به انها می پردازم .

موارد مشترک میان فسخ نکاح وطلاق 

 

۱.فسخ نکاح و هم طلاق عمل حقوقی یکجانبه بوده وباعث منحل شدن ازدواج می شود .

۲.فسخ نکاح وطلاق از زمان فسخ و طلاق اثار حقوقی داشته ونسبت به ماقبل اثاری ندارند .

۳.عده طلاق و فسخ نکاح هر ۲ سه طهر بوده ودر صورتی که زن در ان عادت زنانگی نبینده عده ۳ ماه خواهد بود .

موارد تفاوت فسخ نکاح با طلاق از نظر وکیل خوب خانواده در تهران 

۱.درمورد مهریه تفاوت های بین طلاق و فسخ نکاح وجود دارد مثلا د رمورد طلاق قبل از نزدیکی زن مستحق نصف مهریه خواهد بود درصورتیکه زن در فسخ نکاح حتی قبل از نزدیکی مستحق مهریه نخواهد بود مگر درمورد عنن .

۲.در طلاق زن باید در طهر مواقعه باشد ولی در فسخ نکاح این طور نیست .

۳ .در حقوق ایران طلاق توسط مرد انجام می شود ولی در خصوص فسخ نکاح این شرط لازم نیست چراکه هم زن وهم مرد می توانند در صورت دارا بودن شرایط لازم به ان متمسک شوند .

۴.فسخ نکاح هیچ گونه حرمتی ایجاد نمی کند در صورتیکه در طلاق بعد از ۳ مرتبه حرمت ایجاد می شود .

۵. طلاق در ازدواج دایم است ولی فسخ نکاح هم در ازدواج دایم است هم در ازدواج موقت 

۶.در فسخ نکاح هیچگونه حق رجوعی وجود ندارد برای مرد در صورتیکه در طلاق اینطور نیست .

موارد فسخ نکاح برای مرد ویا زن 

فسخ ازدواج دارای قواعد ویژه ایی است که با احکام خیارات در قراردادهای مالی یکسان نیست پاره ایی از عیوب موجود در زن یا مرد تدلیس ویا تخلف از شرط صفت از موجبات فسخ نکاح بشمار می رود مبنای فسخ نکاح در این موارد جلوگیر از ضرر همسری است که مورد تدلیس قرار گرفته است مثلا همسری که ندانسته با فرد دیوانه ایی ازدواج کرده می تواند ازدواج را بهم بزند 

عیوب وایراداتی که هم برای زن وهم برای مرد حق فسخ نکاح را بوجود می اورد .

تنها عیبی که هم برای زن هم برای مرد حق فسخ نکاح بوجود می آورد جنون می باشد چنانچه یکی از زوجین بعد از عقد ازدواج از این موضوع مطلع شود بلافاصله باید برای دادخواست فسخ نکاح اقدام کند ضمننا دقت داشته باشید جنون و دیوانگی چه مقطعی باشد چه دایمی حق فسخ ازدواج را برای طرف مقابل ایجاد میکند .طبق ماده ۱۱۲۴ قانون مدنی عیوب زن زمانی برای مرد حق فسخ ایجاد می کند که هنگام عقد وجود داشته باشد فلذا برای زن در صورتیکه مرد عنن یا ناتوانی جنسی ویا جنون حادث شود برای بعد از عقد هم موضوع باعث ایجاد حق فسخ خواهد شد .

عیوبی که در زن برای مرد حق فسخ ا ازدواج یجاد می کند 

۱.قرن 

۲. جذام 

۳ برص 

۴ .افضاء

۵.زمین گیری 

۶ .نابینایی از هر ۲ چشم 

سوم : عيوبي كه درمرد وجود داشته و تنها براي زن حق فسخ ايجاد مي كند

قانونگذار منحصراً عيوبي در شوهر را موجب فسخ نكاح مي داند كه اين عيوب مانع از انجام وظايف زناشويي شود و اين عيوب عبارتند از :
الف – خصاء و آن عبارت است از اخته بودن مرد .
ب – عنن به شرط اينكه ولو يكبار عمل زناشويي را انجام نداده باشد .
ج – مقطوع بودن اندام تناسلي به اندازه اي كه قادر به عمل زناشويي نباشد .
بنابراين هر يك از اين سه عيب كه قدرت انجام وظيفه زناشويي را از مرد سلب كرده باشد، عقد نكاح موجب حق فسخ براي زن خواهد بود ، مگر در عنن كه اگر بعد از عقد هم حادث شود به زن حق فسخ نكاح رامي دهد .
بيماري هاي ديگر مرد به زن حق فسخ نمي دهد ليكن اگر بعد از عقد مبتلا به يكي از امراض مقاربتي گردد مانند ايدز، زن حق دارد از انجام زناشويي با او امتناع كند و اين امتناع از مصاديق نشوز نمي باشد و مانع استفاده از حق نفقه نمي باشد . »
همانطور كه درماده ۱۱۲۷ قانون مدني آمده است: « هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به يكي از امراض مقاربتي گردد، زن حق خواهد داشت كه از نزديكي با او امتناع نمايد و امتناع به علت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود .»

تعاريف بيماري هايي كه موجب حق فسخ نكاح است از نظر وکیل خانواده 

تعريف قرن:
« قرن، به معني وجود نسوج سخت فيبري یا غضروفي در مجراي مهبل و دهانه رحم است كه مانع از انجام عمل زناشويي است كه اين مورد با جراحی ترميمي احتمال بهبودي دارد .
تعريف برص :
غلبه سفیدی بر سیاهی پوست یا برعکس ، در قسمتی از بدن که همراه با خارش زیاد می باشد .
تعريف افضاء :
یکی شدن مجرای بول و حیض بر اثر پارگی را افضاء گویند .
تعریف جذام :
بیماری است که در آن اعضاء بدن بیمار خشک شده و گوشت بدن می ریزد .
تعریف خصاء :
خصاء در اصطلاح حالت اختگی یا کشیده شدن بیضه می باشد . در این حالت نعوظ صورت می پذیرد ولی انزال و تناسل خیر .
تعریف جب :
مقطوع بودن آلت تناسلی است به قدری که عمل زناشویی مقدور نباشد .
تعريف عنن :
اختلال ميل جنسي و ضعیف شدن قوه نشر آلت تناسلی در مردان بطوریکه عدم توانايي در انجام وظايف زناشويي و مقاربت جنسی به شکل دائمي يا طولاني مدت را شامل گردد . بيماريهاي مضعف ، خستگيها و نگراني ها ممكن است موقتاً قدرت جنسي را كاهش دهند يا سبب عدم توانايي جنسي گردد . معمولاً عنن دائمي قبل از ۵۰ سال نادر است و اگر از عيوب تشريحي مادرزادي يا اكتسابي دستگاه تناسلي بگذريم عنن در جوانان و سنين متوسط منشأ رواني دارد . عنن با معاينه ظاهري تشخيص نمي باشد چرا كه بسياري از مردان داراي قوه كامل جنسي در هنگام معاينه تا درجه نعوظ نبوده و خجالت و عوامل رواني ناشي از آن سبب عدم ايجاد نعوظ خواهد شد. دراين موارد آزمايش حالت نعوظ شبانه با N.P.T  به اين مسئله كه مرد مورد آزمايش، قدرت ايجاد نعوظ دارد يا خير مي پردازد . ارزش آزمايش N.P.T درتشخيص عنن حقيقي عضوي و تميز آن از ناتواني جنسي رواني ۸۵ تا ۸۰ درصد است » .

خصوصيات خيار فسخ :  

«۱- خيار فسخ قابل اسقاط است يعني چون حقي است غير مالي ،ميتوان ضمن عقد نكاح، سقوط آنرا شرط كرد (ماده ۴۴۸۰) فسخ نكاح از حقوقي است كه براي شخص زن و شوهر شناخته شده و قابل انتقال به ديگري نيست، به ارث نيز منتقل نمي شود . زيرا در اثر موت نكاح منحل مي شود و ديگر موردي براي فسخ آن باقي نمي ماند » .
۲- « خيار فسخ فوري است. دادن خيار درموارد عيوب و تدليس به يكي از زوجين براي جبران زيان روحي يا حيثيتي است » . « قانون گذار فرض ميكند كه اگر كسي به علت فسخ و حكم قانون، در باب حق بر هم زدن نكاح و فوريت آن ، آگاه باشد و با اين وصف رابطه اي زناشويي را باقي گذارد و به اختيار از حق خويش صرف نظر كرده است . »
۳-« جهل به حكم خيار و فوريت آن قابل قبول است به اين معني كه دارنده خيار جاهل به حكم باشد مثل اينكه زن نداند ، پس از اگاه شدن از جنون شوهر ، فوراً مي تواند اخذ به خيار كند و الا حقش ساقط است .
برطبق ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامي مصوب ۱۳۵۷ « چنانچه هر يك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي ازقبيل داشتن تحصيلات عالي ، تمكن مالي موقعيت اجتماعي ، شغل ، سمت خاص ، تجرد و امثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هر يك از آنها واقع شود ، مرتكب به حبس تعزيري از شش ماه تا دوسال محكوم ميگردد . »

خيار تخلف از وصف :
در ماده ۱۱۲۸ قانون مدني آمده است: « هرگاه در يكي از طرفين صفت خاصي شرط شده و بعد از عقد معلوم شودكه، طرف مذكور فاقد وصف مقصود بوده براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذكور درعقد تصريح شده يا عقد متبایناً در آن واقع شده باشد .
چنانچه هنگام عقد نكاح شرط و صفتي را درطرف ديگر در نظر بگيرد و باتوجه به اين صفت با يكديگر ازدواج نمايند بعد از عقد مشخص گردد كه طرف واجد آن صفت نبوده است، حق فسخ براي طرف ديگراست . فرضاً اگر مرد خود را، بي زن قلمداد كند و بعد از عقد نكاح مشخص شود كه مرد زن دارد ، حق فسخ براي زن هست ،همچنين چنانكه زن ازدواج نموده و قبل از زناشويي طلاق گرفته و شوهر از اين امر مطلع نبوده است اين امر از مصاديق فسخ نكاح است.
تدليس و تخلف از شرط صفت به هم نزديك و تفكيك آنها در عمل دشوار است و ممكن است دختري خود را باكره بداند، يا اينكه براثر پرش و ورزش بكارت خود را ازدست داده است يا پسري اشتباهاً خود را منتسب به يكي از بزرگان تلقي و داراي وصف مذكور معرفي كند و با شرط وجود صفت يا تباني بر آن، نكاح صورت گيرد و پس از عقد آشكارگردد كه، طرف فاقد وصف مقصود بوده و حتي خود او نيز در وجود صفت اشتباه مي كرده است. دراين فرض، چون قصد فريب و عمد وجود نداشته ،تدليس صدق نمي كند ، اما نكاح به علت تخلف از شرط صفت قابل فسخ است.

قواعد حق فسخ ازدواج  

شرايط زير براي به وجود آمدن حق فسخ براي مرد و زن ضروري است :
۱- وجود عيب درحال عقد :
عيوب ذكر شده چه براي مرد و چه برا ي زن بايد در حين عقد وجود داشته باشد تا حق فسخ براي طرف ديگر باشد ، درا ين جا دو مورد استثنا وجود دارد :
الف) جنون مرد چنانچه بعد از عقد هم حادث شود براي زن حق فسخ خواهد بود .
ب ) عنن مرد هرگاه بعد از عقد حادث شود براي زن حق فسخ خواهد بود .
۲- عد م اطلاع از عيب حين عقد :
چنانچه هر يك از طرفين عقد نكاح هنگام عقد عالم به وجود عيب باشد طرف ديگر حق فسخ نخواهد داشت (ماده ۱۱۲۶ قانون مدني )
۳-رضايي بودن فسخ :
زن يا شوهر درصورت وجود يكي از موجبات مذكور مي تواند ازدواج را فسخ كند. فسخ به هر لفظ ياعملي كه دلالت بر آن كند، تحقق مي يابد و رعايت ترتيبات و تشريفاتي كه براي طلاق مقرر است، درفسخ شرط نيست ( ماده ۱۱۳۲ ) كسي كه داراي حق فسخ است، بايد اراده خود را بر فسخ به گونه اي اعلام كند. مثلاً مي تواند از طريق اظهار نامه رسمي يا پست سفارشي اين كار را انجام دهد .البته براي اينكه بتواند انحلال نكاح را در دفتر رسمي و در شناسنامه خود به ثبت برساند و نيز برا ي حل اختلاف كه اغلب در اين گونه موارد پيش مي آيد، رجوع به دادگاه ضرورت دارد.
۴- فوريت خيار فسخ :
خيار ات موجود در نكاح فوري است. ( ماده ۱۱۳۱ قانون مدني ) و دارنده حق فسخ بايد در كوتاهترين مدتي كه عرفاً مي تواند حق فسخ خود را اعمال كند اراده خود را بر به هم زدن ازدواج اعلام دارد ، زيرا خيار فسخ براي رفع ضرر همسري است كه اين حق به او داده شده است. تشخيص مدتي كه براي امكان استفاده از خيار لازم بوده، باعرف است. بنابراين اگر دارنده حق فسخ بعد از آگاهي از علت فسخ ( مانندعيب و تدليس ) به فوريت حق خود را اعمال نكند، خيار او ساقط مي شود. به شرط اينكه علم به حق فسخ خود و فوريت آن داشته باشد . درصورت جهل به حق فسخ و فوريت آن يا جهل به يكي از اين دو امر ، خيار ساقط نخواهد شد ».

اکبر فتح اللهی نوشهر 

وکیل پایه یک دادگستری 

نویسنده روزنامه ابتکار